top of page

فازهای مبارزه و تلاش

همانطور که قبلا به اختصار اشاره شد مسیر مبارزه ما دو فاز اصلی دارد، فاز یک که تا روز پیروزی ادامه دارد که اصطلاحاً به آن فاز مبارزه می‌گوییم و دیگری از فردای پیروزی تا پایان دوره گذار و رسیدن به صندوق‌های رای که می‌توان آن را فاز تلاش نامید

فاز مبارزه: تا این مرحله تلاش کرده‌ایم  تا حد امکان و واقع‌گرایانه، به اصول مدیریت پروژه متعهد بمانیم و در این راستا برای فازهای مبارزه و تلاش هم برنامه زمانبندی اولیه تهیه کرده‌ایم.

باید برای شناخت مسیر پرتلاطم فاز مبارزه آن را ساده سازی و اولویت‌بندی کرد. بدین منظور فاز مبارزه را به چهار زیرفاز sub phase یا مرحله قابل مدیریت به شرح زیر تفکیک کردیم:

 

 

 

جزئیات برنامه زمانبندی این فازها، تا حد امکان، بزودی اعلام خواهند شد.

فاز تلاش: یکی از محاسن بزرگ پیاده‌سازی طرحها و برنامه‌ها روی کاغذ جنبه دیداری آن می‌باشد که کمک میکند جنبه‌های دیگری از کار را متوجه شد که ممکن است در مباحثه‌های شفاهی از قلم بیفتد.

نکته مهم: برای مثال می‌توان دید که در فاز تلاش هنوز هیچ دولت رسمی‌ای وجود ندارد و صرفا نخبگان و متخصصین در حال کار و اداره موقت کشور و همچنان به موازات، مشغول تهیه برنامه‌های حزبی و سیاسی خود هستند تا آنها را به مردم معرفی کرده و در ساز و کاری دموکراتیک، برنده رقابتهای سیاسی باشند.

این بدان معناست که تمامی جدالهای کنونی بر سر نوع حکومت آینده، بسیار عبث بوده و صرفا باعث تعویق پیروزی و تحمل زجر بیشتر توسط مردم داخل ایران خواهد شد.

حاکمیت قانون: بدون شک بزرگترین چالش انقلاب ما، به مانند بسیاری انقلابهای دیگر، برقراری جامعه‌ای خواهد بود، مبتنی بر قانون، تضمین حقوق بشر برای همه شهروندان، دموکراسی و توسعه پایدار خواهد بود. در غیر این صورت با کوچکترین لغزش سیاستمداران و دولتمردان، دموکراسی دچار انحراف شده و زحمات مبارزین و مردم به هدر خواهد رفت.

به همین دلیل انسان معاصر با درس گرفتن از تاریخ خود ابزارها و راهکارهای متعددی را در این راستا بکار بسته و توسعه داده است. برای مثال تدوین و بومی‌سازی قوانین دموکراتیک و عادلانه، انتخابات بجای انتصابات، پیاده‌سازی سیستمهای نظارتی و کنترلی ورای دولتها وسیاستمداران، بکارگیری نخبگان و متخصصین میهن دوست در راس امور، توسعه و حمایت نهادهای مستقل و مواردی از این دست به کرات در جوامع مختلف بکار گرفته شده اند، که در عصر هوش مصنوعی، با کوچکترین جستجو و کمک متخصصین می توان بهترین آنها را گلچین و بومی‌سازی نمود.

اینها همگی ابزارهایی بسیار مفید و ضروری در توسعه عدالت محور در هر جامعه‌ای می باشند ولی به هیچ وجه کافی و تضمین کننده پیاده‌سازی هدف نهایی که همان حاکمیت قانون می باشد، نیستند. همه چیز در نهایت به خود ما مردم برمی گردد. به گواه تاریخ، تنها و یگانه تضمین این امر، چیزی نیست جز حضور مستمر مردم در صحنه و مشارکت آنان در همه مراحل.

 در نتیجه، اگرچه مردم فردای پیروزی خیابانها را ترک خواهند کرد، اما می‌بایست با نظارت و مطالبه‌گری مستمر و قاعده‌مند و حتی در صورت نیاز قهرآمیز، از دستاوردهای دموکراتیک خود که برای آن خون و هزینه‌های گزاف داده‌اند پاسداری نمایند، چرا که با کوچکترین اهمالی به سادگی می‌توان مجددا به ورطه فساد و دیکتاتوری سقوط کرد.

bottom of page